ارمان ارمان ، تا این لحظه: 12 سال و 6 ماه و 5 روز سن داره

ارمان عشق من و باباش

این روزها

این روزا خیلی سرم شلوغه  و تو داری تند و تند بزرگ میشی البته من خیلی سعی میکنم برات وقت بزارم ولی باز دوست دارم بیشتر پیشت باشم عزیز دلم به قول تو همه سیم(همه کسم) تو همه چیز زندگی منی گل خوشگل من قراره از فردا ببرمت گلاس زبان دیگه دو روز توی هفته یعنی یکشنبه و سه شنبه میبرمت کلاس زبان البته کلاس بازی و ورزش هستش که به زبان انگلیسیه ولی امیدوارم که خوب باشه  دیروز وقتی ارمان داشت شیر میخورد یکهو شروع کرد به بو کردن و گفت به به کفتم بوی پی میده گفت مامان و منو میگیییییی دلم هری ریخت که اخه چوچه طلایی این اخری که دیگه میخوام از شیر بگیرمت اینقدر حرفا و کارات بامزه شده که واقعا دلم نمیاد از شیر بگیرمت اینقد باهاش بازی میکنی و راز و ...
11 شهريور 1392

مسافرت تابستانی 92( مسافرت مارکوپولو)

سلامممممممممممممممممممممممممممممم یه عالمه سلاممممممممممممممممممممممممم فکر کنم سه ماهی هست نیومدم وبلاگ ارمانو اپ کنم می خوام از مسافرتمون توی تابستون امسال صحبت کنم  ما امسال از ٧ مرداد ماه تا ١ شهریور  رفتیم مسافرت دیگه مسافرت زده شده بودییم ههههههههههههههههههه اخه تعطیلات کارخونه بود اول از ٧ مرداد به مدت ٨ روز رفتیم قبرس جنوبی (قبرس اروپایی) جاتون خالی  خیلی خوش گذشت ما اول رفتیم لارناکا هتل ما گلدن بی بود که خیلی هتل خوبی بود واز صبح میرفتیم استخر هتل  تا ظهر , طهرم میرفتییم نهار میخوردییم بعد استراحت میکردییم عصر هم میرفتییم داخل شهرش که پر بود از مغازه و بار و دیسکو که تا اخر شب اونجا بودییم  4 شب اونجا...
8 شهريور 1392
1